تحولات منطقه

روز ۲۵ خردادماه امسال رشید مردوف، وزیر امور خارجه ترکمنستان طی سفری که به ایران داشت با همتای خود حسین امیرعبداللهیان ملاقات کرد. در این دیدار اگرچه علاوه‌بر مسائل سیاسی و اقتصادی سخن از مسائل فرهنگی نیز به میان آمد اما بحث بر سر این موضوع چندان مفصل نبود و به اشاراتی گذرا محدود ماند. بااین‌حال سه روز بعد در جریان سفر رئیس‌جمهور ترکمنستان، سردار بردی محمداف به ایران، ۹ سند همکاری بین سران دو کشور به امضا رسید که علاوه‌بر موضوعات تجاری، اقتصادی و سیاسی، امور فرهنگی را نیز دربرمی‌گرفت.

ظرفیت‌های مشترک فرهنگی برای تولیدات بزرگ
زمان مطالعه: ۶ دقیقه

به گزارش قدس آنلاین، براساس مفاد موجود در این اسناد، امکان تعامل فرهنگی میان دو استان خراسان‌رضوی و گلستان ایران با دو استان مرو و بالکان ترکمنستان هموار شد و یک یادداشت‌ تفاهم همکاری نیز میان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران با کمیته دولتی رادیو و تلویزیون ترکمنستان به امضا رسید. انتظار می‌رود امضای اسناد مذکور امکان همکاری دوجانبه و استفاده از ظرفیت‌های فرهنگی و هنری مشترک را در حوزه رادیو، تلویزیون، ادبیات، موسیقی، صنایع‌دستی و سینما برای دو کشور فراهم کند. با این اوصاف بد نیست نگاهی به گوشه‌ای از این ظرفیت‌ها داشته باشیم.

سینمای ترکمنستان از آغاز تا امروز فراز و فرودهای فراوانی را تجربه کرده است اما این پستی‌وبلندی‌ها به رشد آن منجر نشده و عاملی به‌نام بی‌ثباتی سبب گردیده تا این سینما از حرکت رو به جلو و رسیدن به تکامل پویا بازبماند. سینمای ترکمنستان در بدو شکل‌گیری زیر سلطه اتحاد جماهیر شوروی قرار داشت و نخستین آثار تولیدشده در آن فیلم‌های تبلیغاتی و خبری بودند. با ‌این‌ حال سینماگران ترکمن توانستند به‌تدریج  اصول فیلمسازی را فرابگیرند و در طول دو دهه (از دهه ۲۰ تا ۴۰ میلادی) پیشرفت‌ محسوسی را تجربه کنند. در همین بازه زمانی بود که نخستین فیلم بلند داستانی ترکمنستان (زمین تشنه است، محصول سال ۱۹۳۰ میلادی) و نخستین فیلم بلند کاملا ناطق این کشور (دوباره بازخواهم‌گشت، محصول سال ۱۹۳۵) ساخته شد. اگرچه کارگردان این دو فیلم یعنی یولی رایزمن و الکساندر لداشچف اصالت روس داشتند اما این آثار در شهر عشق‌آباد تولید شد و بسیاری از عوامل تولید آنها مردم ترکمن بودند. آغاز جنگ جهانی دوم در دهه ۴۰ میلادی وقفه‌ نسبتا بلندی را در تولیدات سینمایی ترکمنستان ایجاد کرد.

 با این‌حال پس از پایان جنگ، هنرمندان ترکمن کار خود را ادامه دادند و در طول چند دهه سعی کردند هویتی مستقل از آنچه اتحاد جماهیر شوروی برای آنها تعیین کرده بود، بیابند. تا جایی که فیلم «مانکورت» به کارگردانی حاجی قلی نارلیف خشم دبیرکل حزب کمونیست ترکمنستان یعنی صفرمراد نیازف را در سال ۱۹۹۰ برانگیخت و این فیلم به دستور او توقیف شد. نارلیف که به فلینی ترکمن مشهور است در سال ۱۹۷۲ با فیلم «عروس» موفق شده بود تحسین بسیاری از منتقدان جهان ازجمله اعضای هیات‌داوران جشنواره لوکارنو را برانگیزد.

 سینمایی تشنه در انتظار آب

با این‌که در دهه ۹۰ میلادی اتحاد جماهیر شوروی فروپاشید اما صفرمراد نیازف که خود از سران حزب کمونیست ترکمنستان بود به ریاست‌جمهوری این کشور رسید. نیازف با تاکید بر سنت‌گرایی به مانعی بر سر راه پیشرفت سینمای ترکمنستان تبدیل شد و شرایط تعطیلی مهم‌ترین استودیوی فیلمسازی این کشور یعنی ترکمن‌فیلم را که خانه بسیاری از سینماگران خلاق ترکمن بود، فراهم‌آورد. پس از مرگ او اگرچه فضای ترکمنستان بازتر شد و سینماگران مجال بیشتری برای فعالیت یافتند اما سینمای این کشور به‌دلیل دچار شدن به سکته‌های پی‌درپی در طول چندین دهه فرصت سرپا ایستادن کامل را از دست داده بود. درحال‌حاضر سینمای ترکمنستان حرف چندانی برای گفتن ندارد و با مشکلات فراوانی که بخش عمده آن مشکلات مالی است دست‌وپنجه نرم می‌کند. از همین رو تعداد تولیدات سینمایی این کشور در طول سال و در همه سبک‌ها به زحمت به تعداد انگشتان یک دست می‌رسد. از همین رو شاید برخی از کشورهای همسایه نظیر ایران (که با ترکمنستان اشتراکات فرهنگی متعددی دارند) بتوانند به کمک تعریف سازوکارهای مفید کاری کنند که هم سینمای این کشور دوباره پابگیرد و هم همکاری مشترک سبب ایجاد منافع و سود دوجانبه شود.

 احیا کردن انواع آثار مستند

ازجمله اقداماتی که می‌توان برای تقویت سینمای ترکمنستان انجام داد همکاری با هنرمندان ترکمن برای احیای سینمای مستند این کشور است. امری که می‌تواند با تولید آثار مستند مشترک صورت گیرد و مسلما هزینه کمتری نسبت به سرمایه‌گذاری در سینمای داستان‌محور و تجاری دارد. سینمای ترکمنستان کار خود را با تولید آثار مستند کوتاه و بلند آغاز کرد و از این نظر پیشینه و تجربه قابل‌قبولی در کارنامه هنرمندان ترکمن مشاهده می‌شود. به‌عنوان‌مثال می‌توان از فیلم «طلای‌سفید» محصول سال ۱۹۲۹ به کارگردانی الکساندر ولادیچوک یاد کرد که نخستین فیلم بلند مستند سینمای ترکمنستان به‌شمار می‌رود.

عبارت طلای‌سفید به پنبه اشاره دارد که کاشت آن نه‌تنها در ترکمنستان که از دیرباز در استان گلستان ایران نیز رواج داشته است. این قبیل اشتراکات در سبک زندگی، میان مردم ساکن در دو سوی خط مرزی ایران و ترکمنستان فراوان مشاهده می‌شود و هرکدام از آنها سوژه مناسبی برای تولید آثار مستند است. علاوه‌برآن اهالی ایران و ترکمنستان مشاهیر و مفاخر فرهنگی و هنری مشترکی دارند که ابعاد زندگی بسیاری از آنها برای عموم مردم دو کشور نامکشوف باقی مانده است. با همکاری هنرمندان و اهالی فرهنگ این دو کشور و به کمک تولید آثار مستند پژوهشی تصویری یا مکتوب می‌توان این ابعاد نامکشوف را کشف کرد و در معرض دید علاقه‌مندان قرار داد. 

ثبت میراث فرهنگی مشترک در یونسکو

طی روزهای اخیر و پس از امضای اسناد همکاری مشترک ایران و ترکمنستان، نشستی با حضور رئیس سازمان صداوسیمای ایران و مسئول کمیته دولتی رادیو و تلویزیون ترکمنستان یعنی پیمان جبلی و ارسلان عاشیروف برگزار شد که در آن هر دو طرف نسبت به ساخت یک سریال تلویزیونی مشترک در مورد مختومقلی فراغی ابراز علاقه کردند؛ امری که احتمالا به موجب امضای پیمان‌های همکاری مشترک فرهنگی و هنری میان دو کشور تسهیل خواهد شد. در صورت تحقق این موضوع می‌توان در زمینه‌های فرهنگی دیگری نیز به همکاری‌ مشترک در جهت نیل به اهداف مثبت اقدام نمود.

 تقریبا سه سال قبل بود که آتا گلدی شاه‌مرادف، وزیر فرهنگ ترکمنستان در گفتگو با رسانه‌های ایران به این نکته اشاره کرد که میان ایران و ترکمنستان اشتراکات قابل‌توجهی در حوزه موسیقی و صنایع‌دستی وجود دارد که در صورت همکاری و فعالیت مشترک دو کشور می‌توان آنها را در یونسکو ثبت کرد. به گفته او، انجام این کار به وجود تعامل و هماهنگی میان دو کشور نیاز دارد که تاکنون فعالیت خاصی در این زمینه انجام نشده است.

اکنون با گذشت سه سال از این اظهارات هنوز هم اقدام درخوری را درخصوص شکل‌گیری این تعامل و هماهنگی شاهد نیستیم. انتظار می‌رود پس از امضای متن تفاهم‌نامه‌های همکاری جدید میان ایران و ترکمنستان توجه به این موارد در دستورکار قرار گیرد و اقدامات عملی مفیدی برای تحقق این اهداف انجام شود. حال که دو استان خراسان‌رضوی و گلستان به موجب اشتراکات فرهنگی فراوانی که ساکنان آنها با مردم ترکمنستان دارند، در راس این همکاری مشترک فرهنگی قرار گرفته‌اند، امید می‌رود دستاوردهای مثبتی در زمینه موسیقی و صنایع‌دستی حاصل شود. حتی شاید بتوان در صورت به‌خرج‌دادن همت و تلاش کافی و انجام سرمایه‌گذاری لازم و کارشناسی‌شده، صنایع‌دستی مشترک با ترکمنستان را در آینده از قالب یک هنر بومی مهجور خارج ساخت و آن را به یک صنعت واقعی با ابعاد جهانی یا دست‌کم منطقه‌ای تبدیل کرد.

مشاهیر مشترک 

مختومقلی فراغی، ابوسعید ابوالخیر و نجم‌الدین کبری تنها سه تن از مشاهیری هستند که هم مردم ایران و هم مردم ترکمنستان به آنها احترام می‌گذارند. با وجود این‌که محل تولد و درگذشت مختومقلی اکنون داخل مرزهای ایران قرار دارد، مردم ترکمنستان در طول تاریخ معاصر توجه بیشتری نسبت به او نشان داده‌اند و در مورد این شخصیت تاریخی فیلم سینمایی و سریال تلویزیونی نیز ساخته‌اند. می‌توان این کم‌کاری را به کمک تعریف پروژه‌های فرهنگی و هنری مشترک (در مورد ابعاد مختلف زندگی مختومقلی یا سایر مشاهیر) با هنرمندان و فرهنگیان ترکمنستان جبران کرد. لزومی ندارد که این پروژه‌ها حتما ساخت فیلم سینمایی یا سریال تلویزیونی را دربربگیرد و می‌توان آنها را در قالب خلق نمایشنامه، رمان یا کتاب‌های مصور نیز تعریف کرد. به‌عنوان‌مثال می‌توان پروژه‌ای هدفمند را طراحی نمود که در آن نویسندگان و طراحان خلاق و جوان ایران و ترکمنستان با کمک و همراهی یکدیگر (حتی به صورت مجازی و از راه دور) یک کتاب مصور جذاب براساس زندگی این مشاهیر برای کودکان و نوجوانان تالیف کنند.

رضا حسینی 

انتهای پیام/

منبع: جام‌جم

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.